از سرم فکر و خیالت ناگهان افتاده است
چای خوش عطری که دیگر از دهان افتاده است
من گذشتم از تو تا تنها بمانی با خودت
مثل تصویری که در آب روان افتاده است
فکر کردی بی تو می میرم؟ نمردم، زنده ام
برگ سبزی از لب سرد خزان افتاده است
گفتگوها بود بین ما ... ولی این روزها
قصه دل کندنم برهر زبان افتاده است
شاد باش و خوش بمان با خودستایی های خود
تشت رسوایی تو از آسمان افتاده است
برچسب : نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 28
برچسب : نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 89
برچسب : نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 183
برچسب : نشد, نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 149
دلخور نباش آینه، آهی هنوز هست
از شب نترس، صورت ماهی هنوز هست
گرچه برای دردِ دلت محرمی نبود
دل بد نکن که خلوت چاهی هنوز هست
با اینکه گفتهاند به گردت نمیرسم
پای گریز و شال و کلاهی هنوز هست
آه ای مخاطب همهٔ عاشقانهها
آیا برای وصف تو راهی هنوز هست؟
لک زد دلم برای دو خط خواندنت... بگو
خودکار بیک و کاغذ کاهی هنوز هست؟
سونیا نوری
برچسب : دلخور, نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 147
آیا دلی خوش است در آن سوی دیگرت ؟
آه ای زمانه نیست مگر خوی دیگرت؟
شکر خدا که طاقت یکدرد تازه هست
بالا اگر نیامده آن روی دیگرت
این بار سنگ کیست که بر سینه می زنی
می سنجی ام به سنگ و ترازوی دیگرت
پروانه را به آتش حسرت گداختی
چون شمع می کشیم به سوسوی دیگرت
شب با خیال اوست که خوابم نمی برد
غلتی بزن زمانه! به پهلوی دیگرت
سید_مهدی_ابوالقاسمی
برچسب : نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 193
برچسب : نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 139
برچسب : نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 143
برچسب : نویسنده : dkhodavandegan4 بازدید : 149